6 نکته برای این که شرکت ها با توجه کردن به آن بتوانند بهتر بازاریابی کنند

امروزه بیشتر از 4 میلیارد کاربر فعال اینترنتی و همچنین بیش از 3 میلیارد کاربر فعال شبکه های اجتماعی وجود دارند. از این رو، در صورتی که بخواهید برای تبلیغ کردن تجارت و شرکتتان از روش هایی استفاده کنید که مرتبط با استفاده از اینترنت و شبکه های اجتماعی می باشند؛ با توجه به این تعداد کاربران و وضعیت فعلی، شانس شما زیاد است!

یکی از مهم ترین و بهترین روش هایی که شما می توانید از آن برای افزایش هوشیاری برند و جلب کردن نظر مشتریان به شرکت و برندتان استفاده کنید؛ روش بازاریابی محتوایی می باشد. بازاریابی محتوایی، یک نوع استراتژی بازاریابی است که بر روی تولید کردن، نوشتن و توزیع کردن محتوای تبلیغاتی آنلاین و باکیفیت در اینترنت استوار است و هدف از این کار، جلب کردن نظر یک دسته مخصوصی از مشتریان (دسته ای از مشتریان که هدف کار هستند؛ یا targeted audience) و وادار کردن آنها به خرید می باشد. در نهایت بایدگفت که بازاریابی مشتریان یکی از المان های مهم در رشد پایدار یک تجارت و شرکت می باشد.

ولی جالب اینجاست که با وجود مزیت های فراوانی که بازاریابی محتوایی دارد و همچنین با وجود اثرات زیادی که می تواند بر روی رشد یک تجارت داشته باشد؛ هنوز هم بسیاری از تجارت ها نمی دانند که چگونه باید بازاریابی را انجام دهند. در حقیقت، 62 درصد از تجارت ها برای خودشان یک استراتژی تدوین شده برای بازاریابی محتوایی ندارند!

برای این که تضمین کنید که شما می توانید یک استراتژی بازاریابی محتوایی مناسبی برای خودتان در سال 2020 ایجاد کنید، در این پست، چند توصیه در این باره برای شما آورده ایم. در صورتی که شما مطالب این پست را تا پایان بخوانید؛ در این کار استاد می شوید!

"سیت گادین" (Seth Godi) (نویسنده) می گوید: "بازاریابی محتوایی تنها نوع بازاریابی است که امروزه در دنیا تجارت ها می توانند استفاده کنند!"

1) اطمینان حاصل کنید از این که برای خودتان یک هدف مشخص، قابل اندازه گیری و دقیق دارید

شما می توانید برای تبلیغ کردن تجارتتان، محتوای زیادی تولید کنید. شما می توانید از شبکه های اجتماعی مختلف و یا وب سایت ها و وبلاگ های متنوع برای کار استفاده کنید. می توانید کتاب های الکترونیکی (e-book) ایجاد کنید و یا با استفاده از پادکست ها (podcast) به انجام کار تبلیغات بپردازید. می توانید استوری های اینستاگرام بگذارید و غیره و غیره و غیره.

بخش بازاریابی با استفاده از وبلاگ ها و وب سایت ها را درنظر بگیرید. برای بازاریابی با استفاده از وبلاگ ها و وب سایت ها، این که تنها محتوا تولید کنید کافی نمی باشد. شما باید برای این کار یک استراتژی مناسبی هم داشته باشید. به عنوان مثال، شما باید در ابتدای کار مشتریان هدف خودتان را مشخص کنید و سپس تصمیم بگیرید که چه نوع محتوایی می تواند بهترین اثر را بر روی مخاطبینی که مدنظرتان است داشته باشد. سپس می توانید از روش های تحلیلی استفاده کنید تا اطمینان حاصل کنید که محتوایی که تولید کرده اید این قابلیت را دارد که در اختیار افرادی که می خواستید قرار بگیرد.

هنگامی که شما مشخص کردید که چگونه می خواهید برای مخاطبینتان محتوا ایجاد کنید؛ زمان آن رسیده است که به خودتان بگویید: "آیا محتوایی که نوشته ام کیفیت لازم را داشت"" در صورتی که چنین نباشد؛ باید بلافاصله و بدون هیچ درنگی به سراغ بهینه سازی آن بروید و کیفیت آن را تا اندازه ای بالا ببرید که تبدیل به موضوعی قابل قبول شود. یکی دیگر از نکته هایی که باید درنظر داشته باشید؛ این است که باید محتوایی که می نویسید؛ مرتبط با حوزه کاری و تجارتتان باشد. و در عین حال که باید این ارتباط را با حوزه کاریتان داشته باشد؛ باید کیفیت بسیار بالایی داشته باشد.

2) مسیری که خریداران طی می کنند تا فرآورده شما را بخرند  (buyer’s Journey) را درک کنید

فردی که در زمینه بازاریابی فعالیت می کند؛ در صورتی که بخواهد این کار را به بهترین شکل ممکن انجام دهد؛ باید مسیری  که مشتریان در طول پروسه تصمیم گیری برای خرید کردن از تجارت مورد نظر طی می کنند را درک کند. یک بازاریاب موفق و خوب باید درک کند که استراتژی او باید به گونه ای باشد که خوانندگان را در هر مرحله ای از این فرآیند (یعنی همان مسیری که خریدار طی می کند) به خودش جلب کند. بازاریاب خوب کسی است که بتواند در تمام این مراحل یک علاقه ای میان مشتریان و افرادی که می خواهند از شرکت خرید کنند ایجاد کند و کاری کند که آن ها احساس کنند که یک ارتباط مناسب ایجاد شده است. همچنین در هرکدام از مراحل کار، بازاریابان باید توجه کنند که مشتریان احساس می کنند که چه چیزی کم است.

3) برای پیگیری کیفیت عملکرد، بر تحلیل های آماری تکیه کنید

یکی دیگر از موضوعاتی که در بازاریابی محتوایی اهمیت فراوان دارد؛ توجه کردن به موضوع تحلیل های آماری و تکیه کردن بر آن است. ایجاد محتوای باکیفیت بسیار مهم است ولی در صورتی که تجارت شما به اندازه کافی بازدیدکننده نداشته باشد؛ انجام این کار هیچ ارزشی نخواهد داشت. به همین دلیل هم هست که تحلیل های آماری و بررسی کردن آمارها به این اندازه اهمیت دارد. شما وقتی که به دقت به آمار و ارقام و اعدادی که حاصل از نتیجه های کار هستند نگاه می کنید؛ می توانید به خوبی تشخیص دهید که کدام روشتان می تواند برای بازاریابی کار کند؛ کدام روشتان کار نمی کند و غیره. درست است که ترافیک اهمیت دارد؛ ولی همچنین این که شما بر روی میزان افرادی که مشتریتان شده اند تمرکز داشته باشید نیز مهم است. به عنوان مثال، شبکه اجتماعی اینستاگرام را تصور کنید. ممکن است شما در اینستاگرام اکانتی داشته باشید که تنها 1000 فالوور داشته باشد. و یا ممکن است شما یک وبلاگی داشته باشید که 7000 خواننده داشته باشد. اما با این وجود (با وجود این که شما در اینستاگرام تنها 1000 فالوور داشته اید ولی در وبلاگتان حدودا 7000 بازدیدکننده داشته اید که 7 برابر آن است) صفحه اینستاگرام شما ممکن است 7 درصد میزان جلب مشتری داشته باشد؛ ولی وبلاگ شما تنها حدود 0.1 درصد میزان جلب مشتری داشته باشد. به این معنی که نرخ جلب مشتری برای صفحه اینستاگرام شما 70 و برای وبلاگ شما (با 7000 بازدیدکننده) تنها 7 باشد (یعنی چیزی حدود یک دهم). بنابراین در چنین موردی، می توان گفت که توجه به وبلاگ شما برای تولید کردن تجارتتان موضوعی حیاتی است؛ ولی نباید اهمیت اینستاگرامتان را (که حتی 1000 فالوور دارد) نیز از دست دهید.

4) سعی کنید همیشه محتوای خودتان را به روز شده و منطبق با موتورهای جستجو نگه دارید

ویکتور پان (Victor Pan)، مدیر بخش بهینه سازی موتورهای جستجوگر (SEO) در شرکت بزرگ هاب اسپات (HubSpot)، بیان می کند که افرادی که می خواهند بازاریابی محتوایی انجام دهند، باید برای این که در رده بندی های حاصل از نتیجه ها در موتورهای جستجوگری مانند موتور جستجوگر گوگل در رتبه های بالاتری قرار بگیرند؛ باید محتوای خودشان را همیشه به روز شده نگه دارند.

پان پیشنهاد می کند که برای این که محتوای خودتان را به روز شده نگه دارید؛ کارهای زیر را انجام دهید:

• هنگامی که در حال بهینه سازی محتوای خودتان هستید؛ سعی کنید "سال" را در URL حذف کنید. بدانید که URL هایی که خیلی عالی باشند؛ خیلی تغییر نمی کنند
• در بالای صفحه وب سایتتان، از آوردن سال خودداری کنید
• برای تولید محتوایتان یک تقویم مناسب ایجاد کنید تا بتوانید هر چند وقت یک بار محتوا را به روز رسانی نمایید

5) یک استراتژی بهینه سازی پست های قدیمی اتخاذ کنید

چند سال پیش، یک تیم وبلاگ نویسی در هاب اسپات اهمیت داشتن یک استراتژی مناسب برای بهینه سازی پست های قدیمی را بیان کرد. این تیم وبلاگ نویسی خودشان از این استراتژی استفاده کردند و توانستند با استفاده از آن، محتوای قدیمی خودشان را دوباره به روز رسانی نمایند و با استفاده از این به روز رسانی کردن ها، میزان بازدیدکنندگان از وب سایت هایشان را افزایش دهند. آنها با استفاده از این تکنیک توانستند کاری کنند که میزان بازدیدهایشان به طور متوسط، به میزان 106 درصد افزایش پیدا کند.

مهم ترین ویژگی مثبتی که انجام کار به این شیوه دارد این است که استفاده از این روش باعث می شود که در زمان و هزینه اضافی (که برای نوشتن و ایجاد کردن پست های جدید ممکن است صرف شود) صرفه جویی شود. در حقیقت در این روش شما کاری می کنید که پست های قدیمیتان به هدر نمی روند. بلکه در صورتی که پست های وبلاگ هایتان عناوینی داشته باشند که هنوز هم مورد قبول باشند می توان بدون صرف زمان و هزینه برای تولید کردن پست های جدید، وبلاگ را بهینه سازی کرد.

6) اطمینان حاصل کنید که صدای برند شما در تمام کانال های تبلیغاتی یکسان مانده است

نکته دیگری که در بازاریابی محتوایی باید درنظر داشته باشید این است که سعی کنید شعارها و استراتژی خودتان را در تمام پلتفرم های مختلفی که مورد استفاده قرار می دهید (انواع شبکه های اجتماعی و همچنین وبلاگ و غیره) به صورت یکسانی درنظر داشته باشید.

به عنوان مثال در صورتی که شما از شبکه یوتیوب همزمان با شبکه اجتماعی توییتر استفاده می کنید؛ باید به این موضوع توجه داشته باشید که "هویت برند" (brand identity) شما در هنگامی که از شبکه اجتماعی یوتیوب استفاده می کنید؛ با زمانی که از شبکه اجتماعی توییتر استفاده می کنید؛ باید یکسان باشد. هنگامی که از هر دوی این شبکه ها استفاده می کنید، باید با یک "صدا"ی یکسانی مشتریان را صدا کنید. شما باید کاری کنید که مشتریان احساس کنند که با شما مرتبط می باشند. باید خودتان را به عنوان یک برند با هویتی مشخص درنظر بگیرید و بر همین اساس با همین صدای مربوط به این برند با هویت مشخص از آنها بخواهید تا با شما همکاری داشته باشند. در صورتی که شما یک شرکتی باشید که وقتی که از توییتر استفاده می کنید با یک هویت با مشتریان ارتباط بگیرید و وقتی که از اینستاگرام استفاده می کنید یا یک هویت دیگر (متمایز و متفاوت) با آنها ارتباط داشته باشید و هنگام استفاده از یوتیوب هم به یک فرم دیگر با آنها ارتباط داشته باشید؛ بنابراین اتفاقی که می افتد این می شود که برند شما دچار یک نوع ناپیوستگی (inconsistency) می گردد و همین موضوع منجر می شود که تناقضاتی در کارتان ایجاد شود که باعث می شود مشتریانی که می توانستند مشتری شما شوند (مشتریان بالقوه) جذب شما نشوند.